در خواب سنگی رها شد از دستم سرب هوای دودی مسموم را شکافت و بالا بالاتر ،شمشیر یک شهاب مسافر شکسته شد . شنگرف نور فرو ریخت .
در جمع کورها پیغمبران با هاله ی بنفش ظاهر شدند و ادعای نبوت
چندان که ....